مجسمـه‌های ساده و اعجاب برانگیز «ریچارد سرا»

ریچارد سرا درون 2 –م نوامبرسال 1939 درون سانفرانسیسکو آمریکا بدنیـا آمد.

سرا ابتدا بـه تحصیل درون رشته ی ادبیـات انگلیسی درون دانشگاههای برکلی و سانتا باربارا-ی کلیفرنیـا پرداخت .او سپس(64-1961 ) بـه فراگیری هنر روی آورد و در دانشگاه ییل تحصیلات(Yale University) هنری خود راب نمود.او برایب درآمد مدتی درون کارخانـه ی ذوب آهن کار کرد کـه تاثیر زیـادی بر کارهای او گذاشت. 

کارهای اولیـه سرا آبستره بودند او معتقد بـه "هنر فرایندی" بود ی کـه عقیده داشت محصول نـهایی کار هنری درون درجه ی دوم اهمـیت هست و اینکه فرایند و جریـان کار هنری از جمله جمع آوری مواد،مرتب ،تطبیق ،آمـیختن و شکل و نقش بنیـانی ترین هدف است. 

کارهای اولیـه سرا سربهای مذابی بودند کـه بر دیوار نمایشگاه پرتاب مـی شدند او سپس شروع بـه کار با ورقه های بزرگ فولاد کرد این کارهای او معمولا روی زمـین افراشته مـی شوند و تاکید بر وزن و طبیعت مواد تشکیل دهنده آن را دارند اوهمچنین با این کارها رابطه ی بین قطعه ی هنری ،مکان و بیننده را کاوش مـی کند.قطعه های فولادی درون فضاهای باز او چنان طرح ریزی شده اند کـه بمرور زمان تحت تاثیر فرایند اکسیداسیون واقع مـی شوند و بعد از گذشت 8-10 سال رنگ فولاد بـه یک رنگ ثابتی تبدیل مـی شود کـه در طول حیـات مجسمـه تقریبا ثابت مـی ماند.

سرا جزء چهار نمایشگرانی بود کـه در نخستین اجرای نمایش قطعه ی" Pedulum music" اثر ستیو ریک درون موزه ی ویتنی هنر آمریکا درون سال 1969 شرکت کرد دیگر شرکت کنندگان عبارت بودند از :مـیشل سنو،جیمز تنی و بروک نومان. 

سرا چندین فیلم کوتاه ویدیویی هم تهیـه دیده است. مدل مانتو ازکنار چاک جدید اولین فیلم او درون سال 1968 "Single Shot Of A Hand" دستی را نشان مـی دهد کـه سعی مـی کند قطعات پرتاب شده سنگ ...را از بالا بگیرد.در فیلم "Boomerang" درون سال 1974 نانسی هلت را درون حال شنیدن بـه صدای برگشتی با که تا خیر خود بعد از ضبط الکترونیکی نشان مـی دهد.او همچنین فیلمـهایی درون مورد چگونگی تولید و استفاده ماده ی مورد علاقه ی خود فولاد ساخته است.در سال 1973 او یک فیلم کلاسیک کوتاه با عنوان "Television delivers people" را ساخت کـه نگاهی انتقاد گرایـانـه بـه نقش رسانـه های عمومـی را داشت. 

در سال 1981 او مجسمـه ی Tilted Arc"" را درون "فدرال پلازا"-ی نیویورک سیتی مستقر کرد این اثر کـه جنس و بافت آن فولاد نرم زنگ زده ودارای شکل قوسی بود بلندی برابر 3.5 متر داشت کـه از همان لحظه ی احداث بنا با اعتراض کارکنان ساختمانـهای اطراف روبرو شد آنان معتقد بودند این بنا مانع عبور بسوی ساختمان پلازا مـی شود.در سال 1985 بر طبق حکمـی دستور برداشتن بنا صادر شد ولی سرا با آن مخالفت کرد او معتقد بود این مجسمـه مخصوص همـین مکا ن ساخته شده و بیـانیـه ای را بـه همـین مناسبت ( درون مورد هنرهایی کـه مخصوص مکانـهای خاص ساخته مـی شوند) انتشار داد کـه بر اساس آن اصرار مـی ورزید بر داشتن این بنا برابر با تخریب اثر هنری است. مدل مانتو ازکنار چاک جدید درون نـهایت درون سال 1989 قطعات این بنا بـه مکان مخصوص قطعات اوراقی منتقل شد ویلیـام گدیس درون رمانی گزنده کـه در سال 1994 انتشار داد(A frelic of his own) این واقعه را بـه زبان طنز مورد انتقاد قرار داد . درون سال 2002 کاری مشابه بنام "وکتور" به منظور انستیتیو تکنولوژی کالیفرنیـا ساخته شد کـه به علت مخالفت عده ای این کار نصب نگردید. 

یکی دیگر از کار های خارق العاده و مشـهور او ماموتی هست با عنوان"SNAKE"قطعه ی سه تایی مارپیچی از ورقه های فولادی کـه شیـارگودی دارد و اینکار درون بزرگترین گالری گاگنـهایم موزه ی بیلباو Guggenheim Museum Bilbao بطور دائمـی نصب شد ه است.در سال 2005 این موزه کارهای بیشتری از وی را درون معرض دید عموم قرار داد این مجموعه کـه شامل کار snake"" او نیز بود تحت عنوان "،The matter of time"در بر گیرند ه ی هشت کار بزرگ بـه طول 12-18 فوت و وزن 44-276 تن بود

در بهار سال 2005 او بـه سان فرانسیسکو باز گشت که تا اولین اثر عمومـی خود را درون این شـهر بنا کند .این مجسمـه از دو تیغه ی فولادی 50 فوتی با وزن 160 تن تشکیل شده بود کـه در فضای اصلی باز دانشگاه سان فرانسیسکو نصب گردید.او درون سال 2000 مجسمـه ی "Charlie Brown"را درون فضای موسسه ای درون سان فرانسیسکو نصب کرده بود این بنا طولی برابر با 60 فوت دارد کـه از چهار ورقه های بتونی تشکیل شده و برای تسهیل عمل اکسیداسیون درون این قطعات آبپاشـهایی درون درون این صفحات آلمانی نصب شده است.

درسال 2006 و در بیینال "ویتنی"او یک طراحی ساده ی مداد شمعی از زندان "ابو قریب "به نمایش گذاشت کـه درآن نوشته شده بود "جلوی بوش را بگیرید."این تصویر بعدها توسط موزه ی ویتنی به منظور ساخت پوستری به منظور بیینال با شکل عوض شده ی نوشته STOP BS" " مورد استفاده قرار گرفت. 

درسال 2007 موزه ی هنرهای مدرن نیویورک نماشگاه مروری از کارهای وی ترتیب داد . درون این نمایشگاه آثار جدید او بنمایش گذاشته شده بود .در مجموع این نمایشگاه شامل بیست و هفت کار او بود .سه کار جدید او مخصوص طبقه ی دوم همـین نمایشگاه کار شده بود بعلاوه ی دو اثرکه به منظور حیـاط موزه ساخته شده بود و کارهای اولیـه او کـه بین سالهای 1960 که تا 1980 کار شده بودند درون این نمایشگاه بچشم مـی خورد. 
 

ریچارد سرا درون ارتباط با نمایشگاه بازنگرانـه ی خود مـی گوید: 

"نمایشگاه مروری موقعیتی هست که کارها عرضه شود.ولی این واقعه دو سویـه هست بدین معنی کـه مرا درون وضعییت ارتباطی نوستالژیک با گذشته ام قرار مـی دهد.من ترجیح مـی دهم درون گذشته ساکن نمانم.آینـه ی ذهنیت نگاه بـه عقب آن چیزی نیست کـه اگر چنین نمایشگاهی درون انتظار من نبود آنرا درون دست مـی گرفتم.من ترجیح مـی دهم درون مورد کاری فکر کنم کـه در حال انجام مـی دهم و در مقابل من هست و نـه اینکه پشت سر خود را نگاه کنم.این امر به منظور من واضح هست که من همان آدم 40 سال قبل نیستم و نـه بـه موضوعاتی کـه در حال حاضر اهمـیت مـی دهم با قبل یکی هستند.

نمایشگاه بازنگرانـه مـی تواند احساس پیشرفت ممتد را بدهد ولی کار من بدین صورت نمو نکرد ه هست بلکه بستگی بـه مناسبتها و شروع هر کدام از کارهای من دارد.اکثر مواقع راه حل یک موضوع راه را به منظور یک ایده ی کامل متفاوت مـی گشاید." 

در مصاحبه ای کـه سایت art21 با وی بـه بهانـه ی خلق اثر Charlie Brown او منتشر کرده بود سرا درون مورد علاقه مندی های اولیـه خود مـی گوید: 

"وقتی تازه شروع بـه کار کرده بودم چیزی کـه خیلی خیلی به منظور من اهمـیت داشت سر و پنجه نرم با مراحل کار بود:لوله ،تا ،ب،آویختن،پیچاندن و......و من قطعات را بر اساس همـین کلمات آماده مـی کردم.

وقتی با این روش کار مـی کنی چیزی کـه اتفاق مـی افتد اینست کـه شما با روح چیزهایی کـه کار مـی کنی ارتباط نداری و به تصویر نـهایی اثر فکر نمـی کنی.این روش موقعیتی را فراهم مـی آورد کـه همگام با حرکات بدن درون زمان کار با اجسام و ساخت آنـها پیش بروی و این شما را از هر گونـه تفکر استعاره ای و تصورات ذهنی جدا مـی کند ولی همچنانکه کار گسترده تر مـی شود و لازم مـی شود کـه دور کارم قدم ب یـا از مـیان آن عبور کنم درگیر مـی شوم با که تا ثیراتی کـه کار بر روی من مـی گذارد.

بنابرین گذشت زمان درون جریـان مراحل کار و حرکت درون کتار مجسمـه بسیـار مـهم هست چرا کـه با چیزی کـه سر و کار داشته ام حتما برخورد کنم.اینکهی از مـیان این قطعات عبور مـی کند و چه احساس مـی کند و چگونـه شرایط جسمـی خود را با اجسام دیگر منطبق مـی سازد.بنابرین هر چه کار بزرگتر مـی شود چیزهای دیگری اهمـیت مـی یـابند کـه بیشتر مربوط بـه روح و روان هست حتی درون کارهایی کـه روند شکل گیری کار مـهم بوده. 

بنابرین من درون مورد کارهای مارپیچی و بیضی شکل خود مـی توانم بگویم تاثیر بیشتری برانی مـی گذارد کـه ازکنار یـا از مـیان آن عبور مـی کنند حداقل احساسی کـه من درون هنگام ساخت این قطعات دارم چنین هست که وقتی کار آشکار مـی شود احساس مـی کنم کار درون حال پیش رفتن مداوم هست و نمـی توانید بگویید این مسیر شما را بـه کجا مـی برد و این بسیـارمتفاوت هست با کارهای قبلی من کـه بدیـهیتر بود و شما با دیدن آن مـی توانستید بفهمـید کار چگونـه ساخته شده ،چگونـه درون کنار هم قرار گرفته وچگونـه مـی توانید داخل آن شوید یـا از کنارآن عبور کنید بنابرین همـه چیز آشکار مـی شد ولی درون قطعات جدیدتر قبل از آشکار شدن مسائل، مدل مانتو ازکنار چاک جدید حس نـهانی وجود دارد . 

و اما درون مورد مراحل ساخت یک اثر بزرگی مانند Charlie Brownاو مـی گوید: 

اینکه چگونـه یک کار از مرحله ی تفکر درون مورد یک موضوع بـه مرحله ی آشکار سازی منتج مـی شود.این کار ممکن هست مربوط بـه مکان خاصی باشد و مجبور شوی بین استودیو و آن مکان و مکانـهای دیگر درون رفت و آمد باشی و در جریـان این روند نوعی همکاری وجود دارد که تا آن اثر خلق شود.این روند با مدلهای من آغاز مـی شود بعد بـه استودیوی فرانک گهری و پیش مـهندسی بنام سمـیت مـی رود و در آنجا کار با کامپیوتر آغازمـی شود و بدین صورت آنقدر بین استودیو و مدلهای من رفت و آمد مـی کنیم کـه راهی بیـاییم به منظور ساختن اثرواینکه کجا ان کار را خواهیم ساخت. 

در این فاصله ی زمانی مدلهای کار اغلب تغییر مـی کنند چرا کـه من بـه محل احداث مجسمـه مـی روم موقعیت و شرایط آنرا بررسی مـی کنم از جمله چیزهای دیگری کـه تغییر مـی کند ضریب مقاومت مجسمـه درون برابر زلزله و چیزهای دیگری کـه مربوط مـی شود بـه طراحی ساخت آن هست مخصوصا به منظور جایی مثل کالیفرنیـا بنابرین زیربنای کار چیزی هست که حتما توجه خاصی بـه آن شود و از طرفی اگر کار سنگینی قرار هست احداث شود حتما مجموعه گروههای مختلف همکاری کنند که تا نـهایتا کار آشکار شود ." 

کالج کلبیKolby) )اخیرا 150 اثر وی را بر روی کاغذ چاپ نموده کـه بعد از موزه ی بزرگ نیویورک بزرگترین نمایش از کارهای وی محسوب مـی شود. 

سرا از 6-م ماه مـی که تا 13-م ژوئن 2008 کار Promenade خود را درون گراند پالاس پاریس بر افراشت.این اثر بنیـادی با نمودی شاعرانـه ، مـینیمالیستی و در عین حال پر از حرکت درون پاریس هنرمندان بیشماری را تحت تاثیر خود قرار داد کـه حتی هنرمندان درون زیر دیوارهای این بنا اقدام بـه نمایش حرکات موزون نمودند. 

سرا دومـین هنرمند بعد ازآرسلم کیفر هست که دعوت شد که تا کارهای جدید خود را درون تالار 13500 متر مربعی گراند پالاس پاریس Grand palais بنمایش بگذارد. 

در نوامبر 2008 کانال 1 BBC فیلمـی را درون مورد کارهای وی نشان داد .این فیلم تحت نام "تصور کنید.....ریچارد سرا:مرد فولادی" درون این فیلم او مجسمـه سازی عظیم درون هنر مدرن توصیف شده بود کـه زندگی و کارهای خارق العاده ی خود را شرح مـی دهد.خالق مجسمـه های فولادی بزرگ و بیـاد ماندنی کـه ما راهم وحشت زده و هم هیپنوتیزم مـی کند و معتقد هست که هر بیننده ای با قرار گرفتن درون کنار مجسمـه اش بعنوان جزئی از آن بنا مجسمـه ی مخصوص خود را خلق مـی کند.دیگر شرکت کنندگان این فیلم عبارت بودند از چاک کلوز،فیلیپ گلای و گلن د لوری.این فیلم از تولیدات Moma مـی باشد. 

درماه ژوئن 2008 کالج ویلیـامز بـه ریچارد سرا مدرک دکترای افتخاری هنرهای زیبا را اعطا کرد. 

در دسامبر 2008بعد از بیست سال مجسمـه ی فولادی"slat" او درون منطقه ی تجاری پاریس بر پا گردید.این مجسمـه بـه مدت پتج سال درون حومـه ی پاریس بر پا بود کـه بدلیل خراب کاری و نوشتن حروف روی آن شـهردار آن منطقه مجبور شد آنرا بردارد.این مجسمـه شامل پنج ورقه ی فولادی 25 تنی هست که روی هم سوار شده اند و شکلی مخروطی شبیـه خیمـه ی سرخ پوستی را تشکیل مـی دهند. 

سرا درون طول سالها فعالیت هنری خود آثار طراحی نیز آفریده هست که جدا از کارهای مجسمـه ای اوکارهایی منحصر بفرد، بیواسطه ، دارای خطوطی بنیـادین هستند کـه تمایلات و افکار خلاقانـه ی او را باز مـی نمایـانند اخیرا درون گالری گاگسیـان رم( 9 آوریل - 15 مـی 2010 )نمایشگاهی از کارهای طراحی وی با عنوان "GreenPoint Round" کـه هشت اثر طراحی بزرگ وی را نمایش مـی داد بر پا بود.این کارهای بزرگ مساحتی برابر 80 اینچ مربع را دارند و دایره ی سیـاه بزرگی صفحه ی کاغذیی دست ساز سنگینی را اشغال مـی کند سرا از رنگهای چسبناک به منظور این کارها استفاده کرده کـه گاهی آنـها را که تا مرحله ی چسبناکی یـا آبکی شدن گرم مـی کند و کم کم بافت متراکمـی با فرمـهای نا منظمـی را ایجاد م کند کـه حس قابل لمس بودن را بـه ما مـی دهد و بهعث مـی شود . 

در 12 –م ماه مـی امسال جایزه ی "2010 Prince of Asturias Award For the Arts" بر طبق نظر داوران آویدو بـه ریچارد سرا تعلق گرفت این جوایز هر ساله درون اسپانیـا بـه شخص خاص یـا سازمانـهایی تعلق مـی گیرد کـه دستارودهای مـهمـی را درون زمـینـه ها ی انسانی ،علوم و امور اجتماعی (هنر ،ادبیـات و...) بـه دنیـا عرضه کرده اند.